معنی فارسی fivish
B1پنج گونه، به معنای حالتی که به طور غیررسمی به پنج اشاره دارد.
Describing something as somewhat like five or related to five.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگ یک سایهی پنجگونه دارد.
مثال:
The color has a fivish tint to it.
معنی(example):
او بعد از پیادهروی طولانی کمی بیحال است.
مثال:
He feels a bit fivish after the long hike.
معنی فارسی کلمه fivish
:
پنج گونه، به معنای حالتی که به طور غیررسمی به پنج اشاره دارد.