معنی فارسی fixed capital
B2سرمایهای که برای خرید و نگهداری از داراییهای ثابت، مانند ماشینآلات و ساختمانها استفاده میشود.
The part of a company's capital that is invested in fixed assets.
- NOUN
example
معنی(example):
سرمایه ثابت به سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی اشاره دارد.
مثال:
Fixed capital refers to the investment in physical assets.
معنی(example):
یک کارخانه به عنوان بخشی از سرمایه ثابت در نظر گرفته میشود.
مثال:
A factory is considered part of fixed capital.
معنی فارسی کلمه fixed capital
:
سرمایهای که برای خرید و نگهداری از داراییهای ثابت، مانند ماشینآلات و ساختمانها استفاده میشود.