معنی فارسی fixed costs
B2هزینههایی که در هر سطح تولید ثابت باقی میمانند و مستقل از حجم تولید هستند.
Costs that do not fluctuate with the volume of goods or services produced.
- noun
noun
معنی(noun):
A cost of business which does not vary with output or sales; an overhead.
مثال:
Our fixed costs are too high.
example
معنی(example):
هزینههای ثابت با سطح تولید تغییر نمیکنند.
مثال:
Fixed costs do not change with the level of production.
معنی(example):
اجاره مثال دیگری از هزینههای ثابت است.
مثال:
Rent is an example of a fixed cost.
معنی فارسی کلمه fixed costs
:
هزینههایی که در هر سطح تولید ثابت باقی میمانند و مستقل از حجم تولید هستند.