معنی فارسی fixed focus
B2فوکوسی که قابلیت تغییر یا تنظیم ندارد و همیشه بر روی یک نقطه خاص متمرکز است.
A focus setting that remains constant, unable to be adjusted to different distances.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوربینهای با فوکوس ثابت لنزی دارند که نمیتوان آن را تنظیم کرد.
مثال:
Fixed focus cameras have a lens that can't be adjusted.
معنی(example):
فوکوس ثابت امکان عکسبرداری سریعتر را فراهم میکند.
مثال:
The fixed focus allows for quicker shots.
معنی فارسی کلمه fixed focus
:
فوکوسی که قابلیت تغییر یا تنظیم ندارد و همیشه بر روی یک نقطه خاص متمرکز است.