معنی فارسی fixed odds
B1نوعی شرطبندی که در آن شانسها قبل از شروع یک رویداد مشخص میشوند و تغییر نمیکنند.
A betting structure where the odds are predetermined and remain unchanged throughout the event.
- NOUN
example
معنی(example):
شانسهای ثابت در مسابقه اسبسواری برای قماربازان جذاب بود.
مثال:
The fixed odds on the horse race were appealing to gamblers.
معنی(example):
با شانسهای ثابت، شما دقیقاً میدانید که چه مقدار میتوانید برنده شوید.
مثال:
With fixed odds, you know exactly what you could win.
معنی فارسی کلمه fixed odds
:
نوعی شرطبندی که در آن شانسها قبل از شروع یک رویداد مشخص میشوند و تغییر نمیکنند.