معنی فارسی fixed-line
B2نوعی ارتباط تلفنی که به یک خط فیزیکی متصل است و معمولاً برای برقراری تماسهای واضح استفاده میشود.
A telephone service that is connected via a physical line, providing stability in communication.
- NOUN
example
معنی(example):
او هنوز هم ترجیح میدهد از تلفن ثابت برای تماسهای واضح استفاده کند.
مثال:
She still prefers using a fixed-line phone for clear calls.
معنی(example):
اتصال تلفن ثابت نسبت به موبایل پایدارتر است.
مثال:
The fixed-line connection is more stable than mobile.
معنی فارسی کلمه fixed-line
:
نوعی ارتباط تلفنی که به یک خط فیزیکی متصل است و معمولاً برای برقراری تماسهای واضح استفاده میشود.