معنی فارسی fizzogs
B2واژهای غیررسمی که میتواند به صورت شوخی برای اشاره به چهره یا صورت افراد استفاده شود.
An informal term often used humorously to refer to someone's face.
- noun
noun
معنی(noun):
The face.
example
معنی(example):
او به دوستانش به شوخی 'فیزوگ' گفت.
مثال:
He called his friends 'fizzogs' as a joke.
معنی(example):
اصطلاح فیزوگ معمولاً در یک حالت شوخ طبعانه استفاده میشود.
مثال:
The term fizzogs is often used in a lighthearted way.
معنی فارسی کلمه fizzogs
:
واژهای غیررسمی که میتواند به صورت شوخی برای اشاره به چهره یا صورت افراد استفاده شود.