معنی فارسی phizogs
B1فیزوگ به معنای صورت یا چهره، بهویژه به صورت غیررسمی و در طعنه به کار میرود.
A slang term for a person's face, often used humorously.
- noun
noun
معنی(noun):
The face.
example
معنی(example):
فیزوگها راهی سرگرم کننده برای توصیف صورتها هستند.
مثال:
Phizogs are a fun way to describe faces.
معنی(example):
او یک فیزوگ منحصر به فرد دارد که همه آن را میشناسند.
مثال:
She has a unique phizog that everyone recognizes.
معنی فارسی کلمه phizogs
:
فیزوگ به معنای صورت یا چهره، بهویژه به صورت غیررسمی و در طعنه به کار میرود.