معنی فارسی flânerie
B1فلانری به نوعی گشت و گذار و مشاهده زندگی در محیطهای شهری اشاره دارد و به عنوان یک فعالیت هنری در نظر گرفته میشود.
The act of strolling in the city to observe life and soak in its atmosphere.
- noun
noun
معنی(noun):
Idling about, dawdling about, loafing about
example
معنی(example):
فلانری به معنای قدم زدن و مشاهده زندگی است.
مثال:
Flânerie refers to the act of strolling and observing life.
معنی(example):
بسیاری از هنرمندان فلانری را در آثار خود جشن میگیرند.
مثال:
Many artists celebrate flânerie in their works.
معنی فارسی کلمه flânerie
:
فلانری به نوعی گشت و گذار و مشاهده زندگی در محیطهای شهری اشاره دارد و به عنوان یک فعالیت هنری در نظر گرفته میشود.