معنی فارسی flâneur
B1فلانور به فردی اطلاق میشود که در خیابانها و فضاهای شهری پرسه میزند و به مشاهده و تفکر در مورد زندگی روزمره مشغول است.
A person who strolls through the city, observing society and engaging in the act of urban exploration.
- noun
noun
معنی(noun):
One who wanders aimlessly, who roams, who travels at a lounging pace.
معنی(noun):
An idler, a loafer.
example
معنی(example):
یک فلانور از قدم زدن در شهر بدون مقصد لذت میبرد.
مثال:
A flâneur enjoys walking through the city without a destination.
معنی(example):
فلانور به مشاهده محیط شهری و مردم آن میپردازد.
مثال:
The flâneur observes the urban environment and its people.
معنی فارسی کلمه flâneur
:
فلانور به فردی اطلاق میشود که در خیابانها و فضاهای شهری پرسه میزند و به مشاهده و تفکر در مورد زندگی روزمره مشغول است.