معنی فارسی flag stop
B1محل توقفی که در آن مسافران باید به راننده علامت دهند.
A designated stopping place for a bus where passengers signal the driver to stop.
- noun
noun
معنی(noun):
A train station at which trains stop only on request.
example
معنی(example):
اتوبوس در صورت علامت دادن به راننده، در ایستگاه پرچم توقف خواهد کرد.
مثال:
The bus will make a flag stop if you signal the driver.
معنی(example):
ما باید از ایستگاه پرچم استفاده کنیم تا در گوشه بعدی پیاده شویم.
مثال:
We need to use the flag stop to get off at the next corner.
معنی فارسی کلمه flag stop
:
محل توقفی که در آن مسافران باید به راننده علامت دهند.