معنی فارسی flageolet

B1 /ˈflædʒəlɪt/

فلجوله، ساز بادی کوچک و شبیه به فلوت که معمولاً از چوب ساخته می‌شود و صدای دلنشینی دارد.

A small type of flute, typically with a sweet sound.

noun
معنی(noun):

A type of small flute of the fipple family.

معنی(noun):

A type of kidney bean, common in France.

example
معنی(example):

فلجوله نوعی فلوت کوچک است.

مثال:

A flageolet is a type of small flute.

معنی(example):

او فلجوله را به زیبایی در کنسرت نواخت.

مثال:

He played the flageolet beautifully during the concert.

معنی فارسی کلمه flageolet

: معنی flageolet به فارسی

فلجوله، ساز بادی کوچک و شبیه به فلوت که معمولاً از چوب ساخته می‌شود و صدای دلنشینی دارد.