معنی فارسی flaggelate
B1فلگلات کردن، به معنای شلاق زدن، به ویژه در اعتقادات دینی یا تاریخی استفاده میشود.
To whip or chastise someone, often as a form of punishment or penance.
- VERB
example
معنی(example):
فلگلات کردن به معنای شلاق زدن به کسی است، که معمولاً در یک زمینه تاریخی به کار میرود.
مثال:
To flaggelate means to whip someone, often in a historical context.
معنی(example):
مراسم دینی شامل عملی برای فلگلات کردن به عنوان یک شکل از توبه بود.
مثال:
The religious ceremony included the act to flaggelate as a form of penance.
معنی فارسی کلمه flaggelate
:
فلگلات کردن، به معنای شلاق زدن، به ویژه در اعتقادات دینی یا تاریخی استفاده میشود.