معنی فارسی flagger

B1

پرچمدار، فردی که در محل‌های کار جاده‌ای یا ساختمانی مسئول کنترل ترافیک و راهنمایی رانندگان است.

A person who directs traffic at construction or road work sites.

example
معنی(example):

پرچمدار ترافیک را برای کارهای ساختمانی متوقف کرد.

مثال:

The flagger stopped the traffic for the construction work.

معنی(example):

پرچمدار برای ایمنی در محل‌های کار جاده‌ای ضروری است.

مثال:

A flagger is essential for safety at roadwork sites.

معنی فارسی کلمه flagger

: معنی flagger به فارسی

پرچمدار، فردی که در محل‌های کار جاده‌ای یا ساختمانی مسئول کنترل ترافیک و راهنمایی رانندگان است.