معنی فارسی flaglike
B1شبیه پرچم، توصیف چیزی که شباهت به پرچم دارد.
Resembling a flag in appearance or characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سازه در طراحی خود به شکل پرچم بود.
مثال:
The structure was flaglike in its design.
معنی(example):
او یک شال به شکل پرچم برای نشان دادن حمایت خود پوشید.
مثال:
She wore a flaglike scarf to show her support.
معنی فارسی کلمه flaglike
:
شبیه پرچم، توصیف چیزی که شباهت به پرچم دارد.