معنی فارسی flamboyantism

B1

شکوه‌گرایی، تمایل به نمایش دادن یک سبک زندگی یا هنر به صورت پرزرق و برق و تماشایی.

An artistic or personal style marked by extreme boldness and extravagance.

example
معنی(example):

شکوه‌گرایی در دنیای هنر می‌تواند هم تحسین و هم انتقاد را جلب کند.

مثال:

Flamboyantism in the art world can attract both admiration and criticism.

معنی(example):

شکوه‌گرایی او در هر اثری که خلق می‌کرد، مشهود بود.

مثال:

His flamboyantism was evident in every piece he created.

معنی فارسی کلمه flamboyantism

: معنی flamboyantism به فارسی

شکوه‌گرایی، تمایل به نمایش دادن یک سبک زندگی یا هنر به صورت پرزرق و برق و تماشایی.