معنی فارسی flanch

B1

فلانچ، بخشی از تجهیزات صنعتی است که برای اتصال اجزا به یکدیگر استفاده می‌شود.

A component used in mechanical engineering to connect two parts.

example
معنی(example):

او از فلانچ برای بلند کردن بار سنگین استفاده کرد.

مثال:

He used the flanch to help lift the heavy load.

معنی(example):

این فلانچ برای حمایت ساختاری ضروری بود.

مثال:

The flanch was essential for the structural support.

معنی فارسی کلمه flanch

: معنی flanch به فارسی

فلانچ، بخشی از تجهیزات صنعتی است که برای اتصال اجزا به یکدیگر استفاده می‌شود.