معنی فارسی flaneries

B1

فلانری، مفهوم گشت‌زنی و کاوش در مکان‌های جدید به صورت لذت‌بخش و سرگرم‌کننده است.

The act of wandering and exploring, often for pleasure and leisure.

example
معنی(example):

فلانری‌ها می‌توانند در هنگام کاوش در یک شهر جدید لذت‌بخش باشند.

مثال:

Flaneries can be enjoyable when exploring a new city.

معنی(example):

فلانری‌های او معمولاً او را به کشفیات جالبی می‌رساند.

مثال:

Her flaneries often led her to interesting discoveries.

معنی فارسی کلمه flaneries

: معنی flaneries به فارسی

فلانری، مفهوم گشت‌زنی و کاوش در مکان‌های جدید به صورت لذت‌بخش و سرگرم‌کننده است.