معنی فارسی flannelly

B1

پشمی، به چیزی اشاره دارد که با پارچه‌ای پشمالو یا نرم شبیه پشم پوشیده شده است.

Describing something that resembles or is made from flannel, typically soft and warm.

example
معنی(example):

پوشاک او پشمی بود و برای هوای سرد ایده‌آل بود.

مثال:

Her shirt was flannelly, perfect for the chilly weather.

معنی(example):

او اتاقش را با تم‌ای پشمی و بافت‌های دلپذیر تزئین کرد.

مثال:

He styled his room in a flannelly theme with cozy textures.

معنی فارسی کلمه flannelly

: معنی flannelly به فارسی

پشمی، به چیزی اشاره دارد که با پارچه‌ای پشمالو یا نرم شبیه پشم پوشیده شده است.