معنی فارسی flanning

B1

فلانینگ فعالیتی اجتماعی است که در آن افراد دور هم جمع می‌شوند و به تبادل نظرات و داستان‌ها می‌پردازند.

A social activity where people gather in a circle to share thoughts, stories, and build connections.

example
معنی(example):

فلانینگ یک فعالیت جالب است که در آن دور هم جمع می‌شوید و داستان‌ها را به اشتراک می‌گذارید.

مثال:

Flanning is a fun activity where you gather around in a circle and share stories.

معنی(example):

آنها از فلانینگ در کنار آتش لذت بردند و به یادآوری قدیم‌ها پرداختند.

مثال:

They enjoyed flanning by the campfire, reminiscing about old times.

معنی فارسی کلمه flanning

: معنی flanning به فارسی

فلانینگ فعالیتی اجتماعی است که در آن افراد دور هم جمع می‌شوند و به تبادل نظرات و داستان‌ها می‌پردازند.