معنی فارسی flanque

B1

فلانک کردن به معنای دور زدن یا حمله به طرفین به منظور به دست آوردن مزیت در یک موقعیت است.

To maneuver or attack from the side; to surround or sidestep an opponent.

example
معنی(example):

سرباز باید دشمن را به صورت جانبی بزند تا برتری پیدا کند.

مثال:

The soldier had to flanque the enemy to gain the upper hand.

معنی(example):

در شطرنج، می‌توانید با حرکت به کنار، قطعات حریف را محاصره کنید.

مثال:

In chess, you can flanque your opponent’s pieces by moving sideways.

معنی فارسی کلمه flanque

: معنی flanque به فارسی

فلانک کردن به معنای دور زدن یا حمله به طرفین به منظور به دست آوردن مزیت در یک موقعیت است.