معنی فارسی flapdoodle
B1چرندیات به معنی سخنان بیمحتوا و بیپایه است که معمولاً برای توصیف اظهارات نادرست و غیرمنطقی استفاده میشود.
Nonsense; foolish or senseless talk.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Nonsense
معنی(noun):
Thingamabob.
معنی(noun):
A speaker or writer of nonsense.
verb
معنی(verb):
To con; to deceive with nonsense.
example
معنی(example):
ایده اینکه بیگانگان اهرام را ساختند فقط چرندیات است.
مثال:
The idea that aliens built the pyramids is just flapdoodle.
معنی(example):
او شایعات را به عنوان یک چرندیات محض رد کرد.
مثال:
He dismissed the rumors as sheer flapdoodle.
معنی فارسی کلمه flapdoodle
:
چرندیات به معنی سخنان بیمحتوا و بیپایه است که معمولاً برای توصیف اظهارات نادرست و غیرمنطقی استفاده میشود.