معنی فارسی flash-freezes

B1

فعل به معنای فریز کردن آنی و سریع مواد غذایی یا دیگر موارد است.

To freeze something very quickly to preserve its quality.

example
معنی(example):

شیمی‌دان سبزیجات را به روش انجماد فوری یخ می‌زند تا تازگی آنها را حفظ کند.

مثال:

The chef flash-freezes vegetables to preserve their freshness.

معنی(example):

فنی که در آزمایشگاه کار می‌کند نمونه‌ها را به‌طور فوری یخ می‌زند تا برای تحلیل آماده شوند.

مثال:

The lab technician flash-freezes samples for analysis.

معنی فارسی کلمه flash-freezes

: معنی flash-freezes به فارسی

فعل به معنای فریز کردن آنی و سریع مواد غذایی یا دیگر موارد است.