معنی فارسی flashet

B1

ابزاری برای افزودن نور یا درخشش به طراحی‌ها و تصاویر.

A tool used to add light or shine to designs and illustrations.

example
معنی(example):

فلشِت لمسه خلاقانه‌ای به طراحی او اضافه کرد.

مثال:

The flashet added a creative touch to her design.

معنی(example):

شما می‌توانید از فلشِت برای نقاط قوت سریع در تصاویر خود استفاده کنید.

مثال:

You can use a flashet for quick highlights in your illustrations.

معنی فارسی کلمه flashet

: معنی flashet به فارسی

ابزاری برای افزودن نور یا درخشش به طراحی‌ها و تصاویر.