معنی فارسی flat-fells
B1به دشتها و زمینهای کوهستانی که سطحی صاف دارند، اشاره دارد.
Flat, elevated areas that are typically open and grassy.
- NOUN
example
معنی(example):
کمرکشهای صاف برای پیکنیک ما ایدهآل بودند.
مثال:
The flat-fells were perfect for our picnic.
معنی(example):
ما به کاوش در کمرکشهای صاف پرداختیم و از مناظر لذت بردیم.
مثال:
We explored the flat-fells and enjoyed the scenery.
معنی فارسی کلمه flat-fells
:
به دشتها و زمینهای کوهستانی که سطحی صاف دارند، اشاره دارد.