معنی فارسی flatulentness
B1حالت یا ویژگی نفاخ بودن که ممکن است عوارضی از خود به جا بگذارد.
The quality or state of having excessive gas, often leading to social discomfort.
- NOUN
example
معنی(example):
نفخ او منبع بسیاری از جوکها در میان دوستان بود.
مثال:
His flatulentness was the source of many jokes among friends.
معنی(example):
نفخ برخی غذاها میتواند برای برخی افراد مشکلساز باشد.
مثال:
The flatulentness of certain foods can be problematic for some people.
معنی فارسی کلمه flatulentness
:
حالت یا ویژگی نفاخ بودن که ممکن است عوارضی از خود به جا بگذارد.