معنی فارسی flaunch

B1

فیلانچ، به معنای نشان دادن یا به نمایش گذاشتن چیزی به شیوه‌ای جالب یا جذاب است.

To display or show off something in an attractive or striking manner.

example
معنی(example):

کیک به زیبایی طراحی شده بود تا فیلانچ کند.

مثال:

The cake was designed to flaunch beautifully.

معنی(example):

او تصمیم گرفت در مهمانی فیلانچ کند تا دوستانش را تحت تاثیر قرار دهد.

مثال:

He decided to flaunch at the party to impress his friends.

معنی فارسی کلمه flaunch

: معنی flaunch به فارسی

فیلانچ، به معنای نشان دادن یا به نمایش گذاشتن چیزی به شیوه‌ای جالب یا جذاب است.