معنی فارسی flauntingly

B1

فلاونتینگلی به معنای به شیوه‌ای خودنما و پرحرارت عمل کردن است.

In an ostentatious or show-off manner.

example
معنی(example):

او جایزه‌اش را با خودنمایی در مراسم به نمایش گذاشت.

مثال:

She displayed her award flauntingly at the ceremony.

معنی(example):

او با خودنمایی دستاوردهایش را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشت.

مثال:

He flauntingly shared his accomplishments on social media.

معنی فارسی کلمه flauntingly

: معنی flauntingly به فارسی

فلاونتینگلی به معنای به شیوه‌ای خودنما و پرحرارت عمل کردن است.