معنی فارسی flav

B1

فلاو، ترکیباتی در طبیعت که معمولاً به عنوان آنتی‌اکسیدان‌ها و در فرایندهای بیوشیمیایی مهم هستند.

A type of compound known for its antioxidant properties, found in various plants.

example
معنی(example):

مولکول‌های فلاو در زیست‌شناسی اهمیت دارند.

مثال:

The flav molecules are important in biology.

معنی(example):

دانشمندان ترکیبات فلاو را به خاطر فواید سلامتی‌شان مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study flav compounds for their health benefits.

معنی فارسی کلمه flav

: معنی flav به فارسی

فلاو، ترکیباتی در طبیعت که معمولاً به عنوان آنتی‌اکسیدان‌ها و در فرایندهای بیوشیمیایی مهم هستند.