معنی فارسی flavaniline

B1

فلاوانیلین، یک نوع فلاونوئید که در تحقیقات علمی به منظور کاربردهای غذایی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

A compound that belongs to the flavonoid family, often investigated for its use in food science.

example
معنی(example):

فلاوانیلین با فلاونوئیدها مرتبط است.

مثال:

Flavaniline is related to flavonoids.

معنی(example):

این ترکیب برای کاربردهای مختلف در علم غذا مورد تحقیق قرار می‌گیرد.

مثال:

It is being researched for various applications in food science.

معنی فارسی کلمه flavaniline

: معنی flavaniline به فارسی

فلاوانیلین، یک نوع فلاونوئید که در تحقیقات علمی به منظور کاربردهای غذایی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.