معنی فارسی flawier
B1ایراددار، ممتد بودن نقصها را نشان میدهد.
Comparatively more flawed or imperfect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نسخه از فیلم در واقع نسبت به نسخه قبلی نقص بیشتری دارد.
مثال:
This version of the movie is actually flawier than the last.
معنی(example):
هرچه طراحی ناقصتر میشد، برای منتقدان جذابتر میشد.
مثال:
The flawier the design, the more interesting it became to the critics.
معنی فارسی کلمه flawier
:
ایراددار، ممتد بودن نقصها را نشان میدهد.