معنی فارسی flectional
C1وابسته به صرف، مرتبط با تغییر شکل کلمات به منظور نشان دادن نقش نحوی یا معنایی.
Related to inflection, which is the modification of a word to express different grammatical categories.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اشکال صرفی فعل میتواند معنای آن را تغییر دهد.
مثال:
The flectional forms of the verb can change its meaning.
معنی(example):
زبانهای صرفی معمولاً قوانین گرامری پیچیدهای دارند.
مثال:
Flectional languages often have complex grammatical rules.
معنی فارسی کلمه flectional
:
وابسته به صرف، مرتبط با تغییر شکل کلمات به منظور نشان دادن نقش نحوی یا معنایی.