معنی فارسی flexibilities
B1ویژگی یا حالت انعطافپذیری، قابلیت تغییر شکل یا سازگاری.
The quality of being flexible; adaptability to change.
- NOUN
example
معنی(example):
خاصیتهای انعطافپذیری این ماده اجازه طراحیهای متنوع را میدهد.
مثال:
The flexibilities of the material allow for versatile designs.
معنی(example):
ما باید انعطافپذیریها را در برنامههایمان در نظر بگیریم.
مثال:
We need to consider the flexibilities in our plans.
معنی فارسی کلمه flexibilities
:
ویژگی یا حالت انعطافپذیری، قابلیت تغییر شکل یا سازگاری.