معنی فارسی flexuose
B1خمیده، به معنی داشتن شکل یا مسیر با خطوط منحنی و پیچخورده.
Having a winding or curving shape.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رودخانه مسیر خمیدهای را دره را طی کرد.
مثال:
The river took a flexuose path through the valley.
معنی(example):
شکل خمیدهی گیاه آن را منحصر به فرد کرد.
مثال:
The flexuose shape of the plant made it unique.
معنی فارسی کلمه flexuose
:
خمیده، به معنی داشتن شکل یا مسیر با خطوط منحنی و پیچخورده.