معنی فارسی flexuosely
B1به طور خمیده، به شکلی که حاکی از انحنا و پیچیدگی باشد.
In a winding or curving manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
جاده به طور خمیده به سمت قله کوه بالا رفت.
مثال:
The road flexuosely wound its way up the mountain.
معنی(example):
هنرمند به طور خمیده نقاشی کرد و صحنهای زنده ایجاد کرد.
مثال:
The artist paintfully flexuosely, creating a lively scene.
معنی فارسی کلمه flexuosely
:
به طور خمیده، به شکلی که حاکی از انحنا و پیچیدگی باشد.