معنی فارسی fleyed

B1

fleyed، به معنی پرواز کرده به طور غیرقابل کنترل.

Flown or moved in an uncontrolled manner.

example
معنی(example):

بادبادک توسط بادهای قوی fleyed شد.

مثال:

The kite was fleyed by strong winds.

معنی(example):

او هواپیمای کاغذی را در اتاق fleyed کرد.

مثال:

She fleyed the paper airplane across the room.

معنی فارسی کلمه fleyed

: معنی fleyed به فارسی

fleyed، به معنی پرواز کرده به طور غیرقابل کنترل.