معنی فارسی flight/flight
B1پرواز به معنای حرکت یک هواپیما از یک نقطه به نقطه دیگر است و میتواند به معنی یکی از مراحل سفر در آسمان نیز باشد.
The act of flying or the journey made by an aircraft.
- NOUN
example
معنی(example):
پرواز به نیویورک به خاطر شرایط بد آب و هوا تأخیر داشت.
مثال:
The flight to New York was delayed due to bad weather.
معنی(example):
او برای یک آخر هفته به پاریس پرواز کرد.
مثال:
She took a flight to Paris for a weekend getaway.
معنی فارسی کلمه flight/flight
:پرواز به معنای حرکت یک هواپیما از یک نقطه به نقطه دیگر است و میتواند به معنی یکی از مراحل سفر در آسمان نیز باشد.