معنی فارسی flinter

B1

فلینتر به فردی اطلاق می‌شود که توانایی بالایی در تعاملات اجتماعی دارد.

A term for someone who excels in connecting with others socially.

example
معنی(example):

فلینتر از پیوستن به باشگاه هیجان‌زده بود.

مثال:

The flinter was excited to join the club.

معنی(example):

به عنوان یک فلینتر، او راهی برای جذب دیگران به گفتگوها داشت.

مثال:

As a flinter, she had a way of engaging others in conversations.

معنی فارسی کلمه flinter

: معنی flinter به فارسی

فلینتر به فردی اطلاق می‌شود که توانایی بالایی در تعاملات اجتماعی دارد.