معنی فارسی flintwork

B2

کار با فلیند؛ اشاره به ساخت و تولید ابزار با استفاده از سنگ فلیند.

The craft of making tools or weapons from flint.

example
معنی(example):

مردم باستان در کار با فلیند برای تولید ابزار مهارت داشتند.

مثال:

The ancient people excelled in flintwork for tool production.

معنی(example):

تکنیک‌های کار با فلیند از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.

مثال:

Flintwork techniques have been passed down through generations.

معنی فارسی کلمه flintwork

: معنی flintwork به فارسی

کار با فلیند؛ اشاره به ساخت و تولید ابزار با استفاده از سنگ فلیند.