معنی فارسی flip-out
B1به معنای عصبانی شدن به شدت یا خارج از کنترل شدن در یک موقعیت عاطفی، معمولاً در پاسخ به یک محرک خاص.
To become extremely angry or agitated in response to a situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
او وقتی که چیزها به طبق میلش پیش نمیروند، به شدت عصبانی میشود.
مثال:
She tends to flip out when things don't go her way.
معنی(example):
او وقتی که حقیقت درباره وضعیت را فهمید، به شدت عصبانی شد.
مثال:
He flipped out when he discovered the truth about the situation.
معنی فارسی کلمه flip-out
:
به معنای عصبانی شدن به شدت یا خارج از کنترل شدن در یک موقعیت عاطفی، معمولاً در پاسخ به یک محرک خاص.