معنی فارسی fliped

B1

فلپ کردن، به معنای تغییر وضعیت یا جهت چیزی به طرف دیگر.

Fliped is the past tense of flip, which means to turn something over.

example
معنی(example):

او سکه را flipped کرد تا تصمیم بگیرد.

مثال:

She flipped the coin to decide.

معنی(example):

او کلید را flipped کرد تا چراغ را روشن کند.

مثال:

He has fliped the switch to turn on the light.

معنی فارسی کلمه fliped

: معنی fliped به فارسی

فلپ کردن، به معنای تغییر وضعیت یا جهت چیزی به طرف دیگر.