معنی فارسی fliping

B1

فلیپ کردن، عمل چرخاندن یا جابجا کردن چیزی به طرف دیگر.

Fliping refers to the action of turning something over or switching it.

example
معنی(example):

فلیپ کردن پنکیک‌ها نیاز به کمی مهارت دارد.

مثال:

Fliping pancakes requires a little skill.

معنی(example):

او از فلیپ کردن مجلات لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys fliping through magazines.

معنی فارسی کلمه fliping

: معنی fliping به فارسی

فلیپ کردن، عمل چرخاندن یا جابجا کردن چیزی به طرف دیگر.