معنی فارسی flippance
B2بیملاحظگی، نوعی رفتار غیرجدی و شوخیآمیز در موقعیتهای جدی.
A lack of seriousness; light-heartedness in serious matters.
- NOUN
example
معنی(example):
بیملاحظگی او در موقعیتهای جدی میتواند خستهکننده باشد.
مثال:
His flippance in serious situations can be annoying.
معنی(example):
او در هنگام بحث درباره موضوع مهم بیملاحظگی نشان داد.
مثال:
She showed flippance when discussing the important issue.
معنی فارسی کلمه flippance
:
بیملاحظگی، نوعی رفتار غیرجدی و شوخیآمیز در موقعیتهای جدی.