معنی فارسی flocculable
B2قابل فلککردن، توصیف حالتی که مواد میتوانند به شکل فلکها تجمع یابند.
Describing materials that can form flocs under suitable conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده هنگامی که با یک ماده شیمیایی خاص درمان شود، قابل فلککردن است.
مثال:
The substance is flocculable when treated with a certain chemical.
معنی(example):
بسیاری از مواد در شرایط خاص، قابل فلککردن هستند.
مثال:
Many materials are flocculable under specific conditions.
معنی فارسی کلمه flocculable
:
قابل فلککردن، توصیف حالتی که مواد میتوانند به شکل فلکها تجمع یابند.