معنی فارسی flocculation

B2

فلوکولاسیون، فرآیند تجمع ذرات معلق به هم است که در نتیجه آن کلنی‌های بزرگ‌تری شکل می‌گیرند؛ این فرآیند به ویژه در تصفیه آب و فاضلاب کاربرد دارد.

The process by which fine particulates are agglomerated into a floc.

example
معنی(example):

فلوکولاسیون در فرآیند تصفیه آب کمک می‌کند.

مثال:

Flocculation helps in the water purification process.

معنی(example):

فلوکولاسیون ذرات باعث شد مخلوط شفاف‌تر شود.

مثال:

The flocculation of particles made the mixture clearer.

معنی فارسی کلمه flocculation

: معنی flocculation به فارسی

فلوکولاسیون، فرآیند تجمع ذرات معلق به هم است که در نتیجه آن کلنی‌های بزرگ‌تری شکل می‌گیرند؛ این فرآیند به ویژه در تصفیه آب و فاضلاب کاربرد دارد.