معنی فارسی floorless
B1بدون کف، منظور فضایی است که هیچ سطح پایینی برای ایستادن ندارد.
Referring to a space that lacks a floor.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتاق بدون کف باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.
مثال:
The floorless room made everyone feel a little uneasy.
معنی(example):
او فضایی بدون کف برای نمایشگاه هنر طراحی کرد.
مثال:
She designed a floorless space for the art exhibit.
معنی فارسی کلمه floorless
:بدون کف، منظور فضایی است که هیچ سطح پایینی برای ایستادن ندارد.