معنی فارسی florican

B2

پرنده‌ای از خانواده پرنده‌های بومی آسیا که به خاطر حرکات جفت‌گیری‌اش مشهور است.

A type of bird found in Asia, known for its mating rituals.

noun
معنی(noun):

Either of two species in the bustard family Otididae, Houbaropsis bengalensis or Sypheotides indicus.

example
معنی(example):

فلوریکان پرنده‌ای است که به خاطر نمایش‌های خاص جفت‌یابی‌اش شناخته می‌شود.

مثال:

The florican is a bird known for its unique courtship displays.

معنی(example):

در فصل جفت‌یابی، فلوریکان نر رقص‌های پیچیده‌ای را اجرا می‌کند.

مثال:

During mating season, the male florican performs elaborate dances.

معنی فارسی کلمه florican

: معنی florican به فارسی

پرنده‌ای از خانواده پرنده‌های بومی آسیا که به خاطر حرکات جفت‌گیری‌اش مشهور است.