معنی فارسی florideous
B1فلوریدهای، به صفات یا ویژگیهای مرتبط با جلبکهای فلوریدهای اشاره دارد.
Characteristic of or resembling the red algae group.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیتهای فلوریدهای این گیاه شگفتانگیز است.
مثال:
The florideous qualities of this plant are remarkable.
معنی(example):
ما در حین غواصی به تعداد زیادی از گونههای فلوریدهای برخوردیم.
مثال:
We observed numerous florideous species during our dive.
معنی فارسی کلمه florideous
:فلوریدهای، به صفات یا ویژگیهای مرتبط با جلبکهای فلوریدهای اشاره دارد.