معنی فارسی florigenic
B2به ویژگیها یا شرایطی اطلاق میشود که منجر به گلدهی میشوند.
Relating to or causing flowering.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط خاصی فلورژنتیک هستند.
مثال:
Certain conditions are florigenic.
معنی(example):
عوامل فلورژنتیک به شکوفایی گلها کمک میکند.
مثال:
The florigenic factors help flowers bloom.
معنی فارسی کلمه florigenic
:به ویژگیها یا شرایطی اطلاق میشود که منجر به گلدهی میشوند.