معنی فارسی floristry
B1فلوریستیک به هنر و صنعت چیدمان و طراحی با گلها اطلاق میشود.
The art of designing and arranging flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
فلوریستیک هنری است که شامل چیدمان گلها میشود.
مثال:
Floristry is an art that involves arranging flowers.
معنی(example):
او فلوریستیک را مطالعه کرد تا یاد بگیرد چگونه دستههای گل زیبایی بسازد.
مثال:
She studied floristry to learn how to make beautiful bouquets.
معنی فارسی کلمه floristry
:فلوریستیک به هنر و صنعت چیدمان و طراحی با گلها اطلاق میشود.